می ترسم از خودم ...
از خودی که رامش کرده ام ... آرام شده است ... کمی کم غذا
دیگر به هیچ کس نمی پرد ...
آسه میرود ... آسه می آید
می ترسم از روز انفجار ... روزی که از تمام اعتبارها بگذرم
میترسم از شب های آرامم ... از لبخندی که تحویل نگرانی های مادر میدهم ..
می ترسم ... از این همه که نیستم ....
می ترسم از آن روی خودم ... که سگ نیست / اما بالا که بیاید
به هیچ سکوتی قناعت نمی کند
مـــــــــــی ترسم از اینهمه که هستم و به رویم نمی آورم ...
از کرنومتری که تو به رویت نمی آوری / اما در من هی کم می شود
می ترسم از ...
صدایی که مهیب نیست / اما خوابم را میپراند ...
کسی در من / قلاده وا می کند
دستم را میگیرد / کشان کشان میبرد
و به هیچ آشنایی / جواب پس نمی دهد..
هومن شریفی
سلام عزیزم
سلام ماهی جانمممم :-*
نبودن هـــــــــــــایی هستــ که هیچ بودنی جبرانشــ ـان نمیکنــد !! کسانی که " هـــــــرگـــــــز " تکـــــــــــــرار نمی شوند ... حرفــ هایی هستــ که معنی شـــان را خیلـــــــــــــــی دیر می فهمیم .
اوهوم
دوست خوب همیشگی میشه
همیشگی ترین دلم برات تنگ شده بود
مرسی ک سر زدی ..
دوستت دارم و فراموش نمیشی
به دوستان مشترک اگر کسی هست هنوز ک منو یادش باشه سلام برسون :*
خـیـلی زیاد عزیزمی :-*

حتما عزیزم بزرگیت رو می رسونم :-*
در میان دستهایت عشق پیدا می شود
زیر باران نگاهت نسترن وا می شود
با عبور واژه از گوشه لبهای تو
مهربانیهای قلب تو خوب معنا می شود.
ممنونم عزیزم
دلم براتون تنگ شده
سلـام عــزیــزم :*
منم دلم تنگ شده براتون :-*