من یه شترم...
یه شتر کینهای اصل که علیرغم ظاهر مهربونم،
بعد از ده سال هم که شده
به شیوهای کاملا ناخوداگاه و زیرپوستی انتقاممو میگیرم...
بعد اصلا هم
این قضیه باورم نمیشه تا زمانی که از خودم و کارام در شگفت بمونم
و در
احوال خودم تعمق کنم تا بفهمم که دییییینگ،
طرف داره تاوان فلان کاری که
هزار سال پیش کرده بوده رو میده...
اوهوم، یه همچین شتر صبوریام من !!
7 ملیارد کتاب ...
میشود اینگونه تصور کرد که ما در جهانی زندگی میکنیم که میتواند نماد یک کتاب خانه باشد . .
و هر انسان نماد یک کتاب خاص و متفاوت در این کتاب خانه . .
با رنگ و بویی متفاوت و با طرح جلدی متفاوت با تعداد صفحات مخصوص به خودش . .
و با مضمونی مخصوص به خودش که ته مایه ای از دیگر داستان های سایر کتاب ها که در زمانی به داستان او وارد شده اند و تغییراتی در داستان او ایجاد کرده اند . .
اما داستان , داستان او است و او بازیگر نقش اول کتاب خودش که ممکن است دیگران اورا به چالش کشیده باشند اما اسم کتاب اسم او است و او نویسنده . .
گاهی اوقات با چیره دستی تمام کتابش را به پیش میبرد و گاهی اوقات با بی تجربگی ِکامل و میتواند در کتاب خودش و سایرین تغییراتی بنیادین را ایجاد کند و نام خود را در کتاب سایرین پر رنگ نمیاد . .
این تنها کتابی است که در تک تک لحظات اسم اورا به عنوان شخصیت اصلی داستان میاورد و بهترین تجربه او در نویسندگی . .
این که چقد میتواند با قلمی خوش و زیبا بنویسد یا بد و ناخوانا به خودش بستگی دارد . .
و این است داستان زندگیه ما . .
مایی که ممکن است در کتاب یکدیگر حضور یابیم و به خاطر داشته باشید که حضورتان در برگ های کتاب دیگران نوشته خواهد شد و در کتاب خانه نگهداری میشود . .
پس با زیبایی تمام در این داستان زیبا حضور یابید و زیبایی را جلوه دهید . .
زندگی شطرنج است , عمر ما صفحه آن . . .
آدمی در این سو, روزگار در آن سو ،هر دو بازیگر این شطرنجند . .
مهره های روزگارهر کدام حادثه ای ،مهره های آدمی قدرت چالش اوست . .
هر کسی در بازی سهمی از پیروزی ،سهمی از تجربه تلخ شکستی دارد . .
خوش به حال آن کس که اگر کیش هم شد ،
نگذارد هرگز روح انسانی او ، بشود مات فراروی فریب دنیا . .
نگذارد هرگز و نگذارد هرگز . . . !