باران ...

با تو هستم!
صدای باران را می شنوی،
دانه های باران را لمس می کنی،
سرت را بالا بگیر،
روح آبی ات را در فیروزه بیکران آسمان به پرواز در بیاور...
و ترنم باران را با تمام وجود لمس کن تا باور کنی که ...
تنها نیستی ...


نظرات 2 + ارسال نظر
نیکی سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 11:49 ق.ظ

بخخخخخللللل >:D<
میمونم یونی درس بخونم مثلا کامپیوترای اینجا چشمک میزنه که بیام وبلاگت کامی بدم

اینجا داره بارون میاد با این مطلبت حس کردم تنهااااا نیستممم

عزیز دل مننننننننن

باید بالاخره از یونی یه استفاده هایی هم کرد دیگه

اینجا هم میاد

تو همیشه تو قلب منی عزیزمممممممم

گندم سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 10:55 ب.ظ

سلام نازی جونم
مگه اینکه ما با باران از تنهایی در بیایم!!

سلام گندم خانومی

چی بهتر از بارونننننن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد