خدای من ...

من خدایی دارم که در این نزدیکی ست.... نه در آن بالاها !

مهربان, خوب, قشنگ .... چهره اش نورانیست

گاه گاهی سخنی می گوید با دل کوچک من

ساده تر از سخن ساده من, او مرا می فهمد !

او مرا می خواند, او مرا می خواهد, او همه درد مرا می داند ....!

یاد او ذکر من است, در غم و در شادی

چون به غم می نگرم

آن زمان رقص کنان می خندم

که خدا یار من است, که خدا در همه جا یاد من است

او خدایست که همواره مرا می خواهد

او مرا می خواند

او همه درد مرا می داند . . .!


نظرات 3 + ارسال نظر
سمانه جمعه 19 اسفند 1390 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.samane1373.blogsky.com

سلام
وبلاگه باحالی داری
به وبلاگه من هم سری بزن
مخسی
بای

سلام

ممنون

حتما میام

خواهش میشه

بای

نگین جمعه 19 اسفند 1390 ساعت 11:40 ب.ظ http://www.mininak.blogsky.com

یادِ مینو افتادم :(
یه بار این اس ام اس رو برام فرستاد :( عاشقِ این نوشتش شده بودم.حتی یه روز تو وبلاگم آپش کردم :(



آخی

چه خوب ..

نونوچه شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 10:59 ق.ظ http://nonoche.blogsky.com

سلامممممممممممممممممممممم نازگل خانمی
شرمنده که دیر رسیدم... تو ترافیک گیر کرده بودم

وااااااااااااااااااااااااای نازگل عاشق این شعر شدم!!!
خیلی معنوی بود...
بابا مرسی از این شعرت!!!

میدوستمت!!!

راستی از این قسمتش خیلی خوشم اومد...
که خدا یار من است, که خدا در همه جا یاد من است...

ساده ست ولی کلی بار معنوی داره همراش!!!

بوس!

سلام عزیزمممممم

خواهش میکنم این چه حرفیه

منم میدوستمت عزیزم

ماچچچچچچچ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد