به ســــــــان
رودخانه ای باش ، جاری ...
که هر چه صخره های مسیر ،
تنت را زخمی کنند
و حوادث ،
روحت را آزار دهند ...
اما
میل جاری شدن،
در زندگی هنوز هم در تو زنده بمـــآند !
رودخانه ای باش که اگر،
سنگی به سویت پرتاب شد
پاسخ تو جز ادامه مسیر نباشد .
نه برکه ای راکد
که عمرش را گرمای خورشید رقم زند ...
و با ذره ای ناپاکی گل آلود شود !
جاری باش ،
حتی اگر ...
صدای ناله هایت
آوازی دلنواز برای دیگران باشد..
دنبال کسی میگردم که ..
توی بهار که زنگ بزنم بدون هیچ دلیل
بگم: میای بریم زیر این رگبار و هوای خوش قدم بزنیم؟
در جوابم فقط بگه: نیم ساعت دیگه کجا باشم...
در جوابم فقط بگه: ناهار اونجایی که من میگم...
بگم: میای صدای ناله ی برگای سعدآباد رو در بیاریم خش خش صدا بدن؟
در جوابم فقط بگه: دوربینتم بیار...
در جوابم بدون مکث بگه : یه جفت دستکش میارم فقط . یه لنگه من یه لنگه تو...
سر اینکه دستای گره شدمون توی جیب کی باشه بعدا تصمیم میگیریم...
I have been in love and been alone
I have traveled over many miles to find a home
There’s that little place inside of me
That I never thought could take control of everything
But now I just spend all my time
With anyone who makes me feel the way she does
‘cause I only feel alive when I dream at night
Even though she’s not real it’s all right
‘cause I only feel alive when I dream at night
Every move that she makes holds my eyes
And I fall for her every time
I’ve so many things I want to say
I’ll be ready when the perfect moment comes my way
I had never known what’s right for me
‘til the night she opened up my heart and set it free
But now I just spend all my time
With anyone who makes me feel the way she does
‘cause I only feel alive when I dream at night
Even though she’s not real it’s all right
‘cause I only feel alive when I dream at night
Every move that she makes holds my eyes
And I fall for her every time
now I just spend all my time
With anyone who makes me feel the way she does
‘cause I only feel alive(only feel alive)
when I dream at night(when your by my side)
Even though she’s not real it’s all right(that’s alright baby that’s all right)
‘cause I only feel alive when I dream at night
Every move that she makes holds my eyes(holds my eyes)
‘cause I only feel alive(Aaaaaaaaaaaaaaaaaa)
when I dream at night(when your by my side)
Even though she’s not real it’s all right
Marc Anthony_When I Dream At Night
این روزا یه کم سردگمم
همه ما خودمان را
چنین متقاعد میکنیم که زندگی بهتری خواهیم داشت اگر :
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت کنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج کنیم
فکر میکنیم ، زندگی بهتر خواهد شد اگر :
ترفیع بگیریم
اقامت بگیریم
با افراد بیشتری آشنا شویم
بچه دار شویم
و خسته میشویم وقتی :
میبینیم رئیسمان نمیفهمد
زبان مشترک نداریم
همدیگر را نمی فهمیم
میبینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند
بهتر است صبر کنیم . . .
با خود میگوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :
رئیسمان تغییر کند ، شغلمان را تغییر دهیم
به جایی دیگری سفر کنیم
به دنبال دوستان تازه ای بگردیم
همسرمان رفتارش را عوض کند
یک ماشین شیکتر داشته باشیم
بچه هایمان ازدواج کنند
به مرخصی برویم
و در نهایت بازنشسته شویم . . .
حقیقت این است که برای خوشبختی ،
هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد .
اگر الآن نه ، پس کی ؟
زندگی همواره پر از چالش است .
به خیالمان میرسد که زندگی ، همان زندگی دلخواه موقعی شروع میشود که
موانعی که سر راهمان هستند ، کنار بروند :
مشکلی که هم اکنون با آن دست و پنجه نرم میکنیم
کاری که باید تمام کنیم
زمانی که باید برای کاری صرف کنیم
بدهیهایی که باید پرداخت کنیم و . . .
بعد از آن زندگی ما ،
زیبا و لذت بخش خواهد بود !
بعد از آن که همه ی اینها را تجربه کردیم ، تازه میفهمیم که زندگی ،
همین چیزهایی است که ما آنها را موانع میشناسیم
این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جادهای بسوی خوشبختی وجود
ندارد .
خوشبختی ، خود همین جاده است . . . بیایید از هر لحظه لذت ببریم .
خوشبختی یک سفر است ، نه یک مقصد .
هیچ زمانی بهتر از همین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد .
زندگی کنید و از حال لذت ببرید
.
در مداد ۵ خاصیت وجود دارد که اگر به دستشان بیاوری تمام عمرت به آرامش می رسی :
1 - می توانی کارهای بزرگ کنی ، اما نباید هرگز فراموش کنی دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می کنداسم این دست خداست ، او باید تو را همیشه در مسیر اراده اش حرکت دهد.
2 - گاهی باید از آنچه می نویسی دست بکشی و از مداد تراش استفاده کنیاین باعث می شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار نوکش تیزتر می شود. پس بدان که باید رنجهایی را تحمل کنی چرا که این رنج باعث می شود انسان بهتری شوی.
3 - مداد همیشه اجازه می دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیمبدان که تصحیح یک کار خطا ، کار بدی نیست و در واقع برای اینکه خودت را در مسیر نگه داری مهم است.
4 - چوب یا شکل خارجی مداد خیلی مهم نیست. ذغالی که داخل چوب است اهمیت بیشتری داردپس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است؟
۵ - و سرانجام مداد همیشه اثری از خود به جا می گذارد..
بدان هر کاری در زندگی می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به هر کاری که می کنی ، هوشیار باشی و بدانی چه می کنی.
روزهای عجیبی را می گذرانم ...
روزهایی که دلم میخواهد ساعت ها پشت پنجره بنشینم، خیابان را نگاه کنم، بدون اینکه انتظار کوچکترین اتفاقی را داشته باشم
دلم سکوت میخواهد ، سکوت محض، مثل وقتی به اعماق آب میروی، مثل غرق شدن، همه چیز تاریک و تاریک تر میشود، ساکت و ساکت تر ...
دلم حتی نوشتن هم نمیخواهد وقتی چیزی برای فکر کردن نداری، چیزی هم برای نوشتن نداری !
نمیخواهم بخوابم، کابوس های شبانه، جز ترس از شب، ترس از خواب، ترس از بالشم، برای من چیزی به همراه ندارند.
پشت پلک های بیداری، هیچ حادثه ای در کمین نیست!
آینه ها را نمیخواهم، درگیر خودت که باشی، هیچ چیز تو را یاد خودت نمی اندازد. غریبه ها دیدن ندارند !
روزهای عجیبی ست ...
در حجم بی انتهای
تنهایی هایم، میخواهم هنوز تنهاتر از این باشم . کسی که در من رخنه کرده
باید مرا ترک کند، تا با خیال راحت بنشینم پشت پنجره و در سکوت خیابان را
ببینم و به هیچ چیز فکر نکنم .
به هیچ چیز جز اتفاق هایی که قرار نیست بیافتد !
نیکی فیروزکوهی
وقتی کسی حالش بده ..
بهش نگید ای بابا اینم می گذره ..
نگید درست می شه..
نخواهید با جوک های مسخره بخندونیدش..
نمی خواد بخنده. خنده اش نمیاد غصه داره.. می فهمین؟ غصه !!
براش از فلسفه ی زندگی حرف نزنین..
از انرژی مثبت و مثبت باش و به چیزهایی که داری فکر کن حرف نزنید..
وقتی کسی ناراحته اصلا این شما نیستین که باید حرف بزنین..
ببذارید اون حرف بزنه و شما گوش کنید..
هی فکر نکنید باید نظریه صادر کنید و نصیحت کنید..
فکر نکنید اگه حرف نزنید خیلی اتفاق بدی می افته..
شما جای اون آدم نیستید..
شما زندگی اون آدم رو از وقتی به دنیا اومده زندگی نکردید..
پس نظریه ها و حرف هاتون به درد خودتون می خوره..
دستش رو بگیرید. بغلش کنید. سکوت کنید..
اگه دلش خواست خودش حرف می زنه!!!
اخلاقم گنده ؟ به خودم مربوطه !
غرورم از حد گذشته ؟ به خودم مربوطه !
تمام زندگیم خودخواهانه ست؟ زندگی خودمه !
از عده ای متنفر شدم ؟ به خودم مربوطه !
دوس دارم تنها باشم ؟ حسِ خودمه !
دوباره عاشق شدم ؟ دلهِ خودمه !
نگاهم به نگاهه اون دوخته ست ؟ چشمای خودمه !
از روابط فامیلیه الکی خوشم نمیاد ؟ سلیقه ی خودمه !
صدای خنده هام از حد عادی بلندتره ؟ خوش حالی خودمه !
با یه تلنگری به هق هق میفتم ؟ دردِ خودمه !
عده ای را به فراموشی سپردم ؟ حافظه ی خودمه !
دلم می خواد این جوری باشم مجبور به تحمل من نیستید ..
راحتم بذارید ، زندگیه خودمه !!
من دختـــــر اردیبـهـ♥ــشتــم !
فــرزنــد دوم بهــــــار ...
حال و احوالم بهـــــاریست !
ساعتی آفتــــابی ...
ساعتی ابــــری ...
گاهی طوفــــانی ...
ولی همیشه سبــــز ... !
تولدم مبارک ...
22 ساله شدم ...
خدایا واسه همه چیزایی که خودت میدونی شکرت ..
امسال تولدم هم قشنگ بود هم تلخ ..
22 رو یادم میمونه ..
باز هم آمدی تو بر سر راهم
ای عشق می کنی دوباره گمراهم
در راه،من جوانی را به سر کردم
تنها از دیار خود سفر کردم
دیریست قلب من از عاشقی سیر است
خسته از صدای زنجیر است
دریا اولین عشق مرا بردی
دنیا دم به دم مرا تو آزردی
دنیا، سرنوشتم را به یاد آور
دریا، سرگذشتم را مکن باور
من غریبی قصه پردازم
چون غریبی غرق در رازم
گم شدم در غربت دریا
بی نشان و بی هم آوازم
می روم شبها به ساحلها
تا بیابم خلوت دل را
روی موج خسته دریا
می نویسم اوج غمها را
سرنوشت خویش را باور کن
که باری،همان توان نهفته است
و نرم می شکفد
و زندگی را از آن دست می آراید
که تو می خواسته ای
عقاب فاتح قله های زندگی باش
و مسافر صبور دشت های بی کران آن
و هم بدین سان است که واژه های "کار" و "زندگی "
معنای اصیل خویش را باز می یابند
و گل بوته های تلاش تو به گل می نشیند
به دره های عمیق احساس خویش سفر کن
که در آن جا کسی را جز خویشتن "خود"
باز نمی یابی
و لحظه ها را غنیمت شمار
و آنان را بنیاد دنیایی کن
هریک به فراخور خویش.
و هرگز نا امیدوار از فراز صخره های سخت زندگی
آینده را نظاره مکن
با ایمان به توان خویش از آن میانه راهی بگشا
به دنیای زیبای فرداها
و بدان که در امتداد هر راه که بر می گزینی
همواره دشواری در کمین است
که زندگی اگر نام آسانی داشت
دیگر بر زمین ، تلاش معنای خویش را
از کف می داد
و در آسمان ، رنگین کمان
شری هاوس هولدر
چشمهایت را ببند،
به دوران کودکیت برگرد،
7 ساله که بودی از زندگی چه میدانستی؟
نگاهت معصوم بود،
و خنده های کودکانه ات از ته دل،
بزرگترین دلخوشی ها داشتن اسباب بازی دوستت، پوشیدن کفش بزرگترها
و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات.
......................
بچه که بودی حسادت، کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت،
دوست داشتنت پاک و بی ریا بود،
و بخشیدنت با رضایت ،
چاره ناراحتی ات لحظه ای گریستن بود و بس، و این پایان تمام کدورت ها می شد،
و می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی!
.....................
چه شد؟
بزرگ شدی؟؟
نگاه معصومت سردرگم شد،
و خنده هایت از سر اجبار،
اگر حسود نشدی، اگر کینه به دل نگرفتی، و اگر متنفر نیستی ،
یاد گرفتی که ببینی و تجربه کنی و مغموم شوی
می بخشی در حالی که رنجیده ای،
با تمام وجود گریه میکنی اما از ته دل نمی خندی،
...................
برگرد !
باز هم کودکی باش سبکبار
روحت را آزاد کن
به خودت کمک کن تا از سردرگمی ها رها شوی،
تا بتوانی دوباره نفسی بکشی،
بخواه که تنها خودت باشی،
می توانی، تنها اگر بخواهی
......................
باز هم زندگی کن،
در انتظار لبخند گرم کودکانه ات
می توان بود؟...
خدایا ، ممنونم ...
خدایا ممنونم که سلامتی دارم ...
ممنونم که سایه ی پدر و مادرم رو دارم ...
ممنونم که می توانم راه بروم و برای خودم چای بریزم ...
ممنونم که وقتی روی کاناپه دراز کشیدم ، توانش را دارم تا بلند شوم و کنترل تلویزیون را بردارم ...
ممنونم که زبان دارم و می توانم انتهای شام ، از مادرم برای غذای خوشمزه اش تشکر کنم ... با پدرم در مورد آینده صحبت کنم ...
ممنونم که دنیایت را با چشمانم ، رنگی می بینم ...
ممنونم که می توانم ، نابینایی را از خیابان رد کنم ...
ممنونم که می توانم بارهای پیره زنی تا درب منزلش ببرم و پیرزن از من تشکر کند و سیبی به من هدیه بدهد ...
ممنونم که می توانم کالسکه نوزاد ، مادری را بلند کنم و بالای پله ها بگذارم ...
ممنونم که می توانم بخندم ، گریه کنم ، بغض کنم ، دوست داشته باشم و دوستم داشته باشند ...
ممنونم که دوستانی دارم تا روز تولدم را به من تبریک بگویند ...
خدایا ، دنیایت زیباست ، فقط ما باید این زیبایی های ساده را ببینیم...
با تمام سختی می خندم ...
پ ن : از صمیم قلب به ماهی عزیزم فوت پدر عزیز و مهربونش رو تسلیت میگم
خدا رحمتشون کنه غم آخرت باشه عزیز دلم ...
آهنگ وبلاگم رو عوض کردم خیلی بهم آرامش میده و مناسب حالم هستش